صبح با لگدِ پارسا توی شکمم از جا بلند شدم. اعتراض میکنم، مامانم میگه « خُبه خُبه چیکار کرده مگه؟ ذوق بچه رو هم زدی کور کردی! »
کلاس کونگفو ثبتنامش کردن. کاش تو یه خانواده مذهبی به دنیا اومده بودم که خداقل فکر میکردن دختر ریحانهست.
نه کرگدن. :|
:))))))))))))))))))