کاش می شد بعضی لحظه ها را نگه داشت..
آن لحظه ای که دانه های برف از پشت پنجره کلاس پایین می آمدند و دستانِ الناز روی سیم های گیتارش با ریتمِ " قایقرانان رودخانه ولگا" می رقصید.. و ما حقیقتا شاد بودیم:)
+ عنوان ویرایش شد!
نت فالش:
من یک « نجات‌یابنده» م. روزهای زیادی دراز کشیدم کف اتاقم و شمردم تا بمیرم. همین باعث شد که بفهمم نجات تخصص منه. هیچوقت نمی‌میرم.
ساالهاست که توی دنیایِ مجازی پونزده ساله‌م. الآن ولی واقعا پونزده ساله‌م. [ ویرایش: شونزده‌سالم شد. ویرایش دو: و هیفده‌سالم. ویرایش سه: واو. هیجده سالم. ویرایش چهار: نه. بزرگتر دیگه نه. ویرایش پنجم: ۲۰. ویرایش ششم: ۲۱ ویرایش هفتم:23] آدما رو دوس ندارم. آدما رو دوس دارم. بعضیا فک می کنن دروغ زیاد می‌گم. قبلنا زودی تغییر می‌کردم، الآن فقط رنگ عوض می‌کنم.
موهام کاملاً سوخته‌ن، این‌قدر که دکلره و رنگ کردم. وقتی حالم خیلی خوبه، با آهنگ «خاطره‌های قبلی» بهتر می‌شم و وقتی که بده، بدتر.
روزی اون‌قدر جوان و سبک‌سر بودم که می‌گفتم « تویِ سوراخ سنبه هایِ قلعه رودخان، دنبال دری به دنیایِ نارنیام.»
بالاخره به دنیا عادت کردم و بزرگ شدم. دوباره شروع کردم به نوشتن که اثرات این عادت و بزرگ شدن رو از زندگیم پاک کنم. عکسی که گذاشتم مال وقتیه که 13 سالم بوده. اصلا باورم نمیشه یه روزی این شکلی بودم.
بایگانی
- آذر ۱۴۰۳(۱)
- آبان ۱۴۰۳(۱)
- فروردين ۱۴۰۲(۱)
- بهمن ۱۴۰۱(۱)
- دی ۱۴۰۱(۲)
- آذر ۱۴۰۱(۱)
- مرداد ۱۴۰۱(۱)
- دی ۱۴۰۰(۳)
- آذر ۱۴۰۰(۱)
- آبان ۱۴۰۰(۱)
- مهر ۱۴۰۰(۲)
- شهریور ۱۴۰۰(۴)
- مرداد ۱۴۰۰(۳)
- تیر ۱۴۰۰(۵)
- خرداد ۱۴۰۰(۳)
- ارديبهشت ۱۴۰۰(۲)
- فروردين ۱۴۰۰(۱)
- اسفند ۱۳۹۹(۲)
- بهمن ۱۳۹۹(۵)
- دی ۱۳۹۹(۲)
- آذر ۱۳۹۹(۲)
- آبان ۱۳۹۹(۲)
- مهر ۱۳۹۹(۳)
- شهریور ۱۳۹۹(۶)
- مرداد ۱۳۹۹(۳)
- تیر ۱۳۹۹(۳)
- خرداد ۱۳۹۹(۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۹(۲)
- فروردين ۱۳۹۹(۳)
- اسفند ۱۳۹۸(۵)
- بهمن ۱۳۹۸(۴)
- دی ۱۳۹۸(۶)
- آذر ۱۳۹۸(۸)
- آبان ۱۳۹۸(۵)
- مهر ۱۳۹۸(۱)
- مرداد ۱۳۹۸(۳)
- تیر ۱۳۹۸(۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۸(۱)
- فروردين ۱۳۹۸(۶)
- اسفند ۱۳۹۷(۷)
- بهمن ۱۳۹۷(۵)
- دی ۱۳۹۷(۱۳)
- آذر ۱۳۹۷(۳)
- آبان ۱۳۹۷(۱)
- مرداد ۱۳۹۷(۳)
- تیر ۱۳۹۷(۱)
- خرداد ۱۳۹۷(۲)
- اسفند ۱۳۹۶(۲)
- بهمن ۱۳۹۶(۲)
- دی ۱۳۹۶(۲)
- آذر ۱۳۹۶(۱)
- آبان ۱۳۹۶(۲)
- مهر ۱۳۹۶(۳)
- شهریور ۱۳۹۶(۱۰)
- مرداد ۱۳۹۶(۲)
- تیر ۱۳۹۶(۲)
- خرداد ۱۳۹۶(۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۶(۱)
- فروردين ۱۳۹۶(۲)
- اسفند ۱۳۹۵(۱)
- بهمن ۱۳۹۵(۲)
- آذر ۱۳۹۵(۳)
- آبان ۱۳۹۵(۲)
- مهر ۱۳۹۵(۱)
- بهمن ۱۳۹۴(۱)
- دی ۱۳۹۴(۲)
- آذر ۱۳۹۴(۶)
- آبان ۱۳۹۴(۱)
- مهر ۱۳۹۴(۱)
آخرین مطلب
-
۰۳/۰۹/۰۲روز دوم
-
۰۳/۰۸/۳۰همیشه هم با عنوان نوشتن مشکل داشته‌م.
-
۰۲/۰۱/۲۱معمولی
-
۰۱/۱۱/۱۴با چراغ و گل غریبه، و صمیمی با غبار
-
۰۱/۱۰/۲۵یا: شاید کسی روی بخت من شاشیده
-
۰۱/۱۰/۱۱آن‌گونه عاشقم که اگر دست برزنی، چون ماجرای موج بیابی مشوشم
-
۰۱/۰۹/۱۳آرام و رام
-
۰۱/۰۵/۰۵ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد.
-
۰۰/۱۰/۱۳شاید خواستن بمونم و قصه شو بگم.
-
۰۰/۱۰/۱۰و رنگ انار خوف انگیز بود.
پربیننده ترین مطالب
-
۹۶/۱۱/۰۲یک رو [ تو] سریست دیگر.
-
۹۷/۰۴/۱۰رو دستام، داغ سوسنگرد
-
۹۶/۰۶/۰۷صف بکشین جلوم
-
۹۶/۰۳/۲۴افسانه‌های بی‌باک ^_^
-
۹۷/۱۰/۰۹هنوز از هیچکس نپرسیدمش البته.
-
۹۷/۰۳/۲۵انگار تو یک‌سومِ حجمِ ریه‌م، یکی نشسته.
-
۹۶/۰۴/۱۶moi j'veux crever la main sur le cœur *
-
۹۶/۰۸/۰۳جامعه‌مونه یا کتابامون.. هرچیزی به غیر از ما بهرحال.
-
۹۶/۰۷/۰۸این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟*
-
۹۶/۱۱/۰۶
محبوب ترین مطالب
-
۹۴/۰۷/۱۱شب هایِ نارنجی، با طعم مدرسه:)
-
۰۱/۱۱/۱۴با چراغ و گل غریبه، و صمیمی با غبار
-
۰۱/۱۰/۲۵یا: شاید کسی روی بخت من شاشیده
-
۹۸/۰۸/۱۸
-
۹۶/۰۱/۰۳مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.. ( ؟..)
-
۹۶/۰۶/۰۷صف بکشین جلوم
-
۹۸/۱۱/۲۲سخت پیش آمد کسی بفهمد که از شاخه‌های تازه روییده‌ی بیست اسفندماه هم شکننده‌ترم.
-
۹۶/۰۶/۰۶مرساد..
-
۹۹/۱۰/۲۷چاقو را صیقل بده. اسماعیل تو خواهم شد.
-
۰۱/۰۹/۱۳آرام و رام
پیوندهای روزانه
وظیفه خاطره همینه خب.
که یاد اون لحظه بیفتی و شاد بشی. دقیقا همون حس نیست...ولی برای یه لحظه قلبت کلی گرم و خوشحال می شه! نمی شه؟