بابام برام کتاب می‌خره 《 خودت باش دختر》 ، و هنوز مسافرتِ بدون خانواده‌ رفتنِ یه دختر؛

چیزیه که باعث می‌شه چشمای مامانم گرد شه.


داشتم فکر می‌کردم من که دوتا گزینه بیش‌تر ندارم. یا طبق معمول سخت بهش می‌رسم، یا راحت می‌رسم. ولی این نسل خیلی اذیتن. بیش‌تر از ما. ما یه کاریش می‌کنیم، اما اونا احتمالا هیچوقت نمی‌فهمن که چیکارش باید بکنن. همیشه دوتیکه‌ی 《 تلگرام‌دار، کتاب‌خون و معتقد به برابری》 و 《 آبرومند، غیرتی و مستبد》 می‌مونن.